پری شب

مرغ عشق

ادامه مطلب لطفا مهمانهای شب خواستگاری عروس و داماد در حال صحبت کردن صحبتها به درازا کشید ... در حال تفکر بیشتر برای زندگی بهتر ای یار مبارک بادا ان شا الله مبارک بادا   لی لی لی ...هورا هورا هورا ... اینم حاصل ازدواج  ، 1 بچه کافیست ...
2 آبان 1391

آخ جون بخاری...

امروز صبح بعد از اینکه سرماخوردم و با مونا کلی لرزیدیم از سرما ی اتاق بالاخره آقای به قول خودش گفتنی ( مدیرعامل شرکت ) زحمت کشیدند بخاری رو ، گذاشتند دستش درد نکنه تمام کارا رو خودش تنها انجام داد . الانم اتاق گرم شده  . رفتم صبح برا اعظم جونم لبو خریدم خیلی دوست داره بمیرم براش  سرما خورده تازه خوب شده بود فکر کنم از من گرفته . خدایا من مریض باشم مهم نیست ازت می خوام افراد خانوادمو سلامت نگه داری اخه دل ندارم ببینم یه جا نشستن الهی همه ی مریضارو شفا بده . ظهر سر سفره امیر رضوان و زد خیلی دردش گرفت براش قاطی کرد نمی زاشت امیر نهار بخوره امیر بهش می گفت ( سلطانم مرا عفو فرما...
2 آبان 1391

پرواز

دلم می خواست همانند این طولی آزاد و رها از همه چیز بر فراز آسمان خوشبختی پرواز کنم   ...
2 آبان 1391

روز بارانی

امروز دیگه پائیز خودشو نشون داد یه نم نم بارونی بارید خیلی عالی بود قشنگی پائیز به همین بارونشه که روی برگهای زرد و سرخ می ریزه خدا جونم شکرت فصل قشنگی افریدی. امروز من و مونا هردو سردمان بود مجبور شدم پالتو بپوشم وای خدا جونم چه زود زمستان اومد . امیر امروز اومد محیط کارم رفتم خونه یه چیزی گفت : همه خندیدیم بچم با حاله دیگه . پائیز و پائیز برگ درخت می ریزه  هوا شده کمی سرد  زمین شده پر برگ  ابر سیاه و سفید رو اسمونو پوشید دسته دسته کلاغا میرن تو کوچه باغا     .......     تا همین جاشو بلدم   ....هههههه ...
29 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پری شب می باشد