مادر
امروز مي خوام از يكي از زيباترين آفريده هاي خدا حرف بزنم مادر اين موجود زيباي جهان آفرينش
(از كجا بگم يادمه موقعي كه بچه بودم اولين پناهم بودي وحالا كه بزرگ شدم محكمترين تكيه كاهمي..).
مامان گلم هيچ وقت تنهام نزاشتي ازت ممنونم همش مي گفتم: موقعي كه بزرگ شدم تمام زحمت هايي رو كه برام كشيدي جبران مي كنم. ولي افسوس قدر هيچ كدوم ندونستم چه شبهائيكه تا صبح بالاي سرم بيداربودي موقعي كه تب داشتم همش دستمال خيس روي بدنم مي زاشتي هيچ وقت لبخند زيباتو ازم دريغ نكردي حتي وقتيكه خيلي ناراحت بودي نازنينم دلم ميخاست هرچي كه دوست داشتي برات اماده مي كردم .
اما هيچ وقت حرفي نزدي ، چيزي نخاستي.
يادم نميره سر سفره هميشه آخرين نفر بودي اگر غذا مي ماند مي خوردي يادم نميره موقع خريد عيد هميشه مي گفتي: من لباس دارم اول براي بچه ها مي خريدي،يادم نميره كه عمرو جونيتو به پايم ريختي ،هيچ وقت لبخند زيباتو تو بدترين لحظه هاي زندگي فراموش نمي كنم اصلا نفهميدي كه عمرت چه جوري گذشت خدايا ازت مي خوام تمام مادراي دنيارو براي فرزندانشان حفظ كني مامان منم همينطور متنفرم از بچه هايي كه قدر زحمات بي دريغ پدرومادرو نميدونن باچه دلي اونارو به خانه ي سالمندان مسپارن خيلي سخته اخه خيلي زحمت كشيدن
خدايا
ازت مي خوام تمام درداي مامانمو بدي به من ازت مي خوام تمام غصه هاشو بدي به من آخه طاقت ندارم ناراحتيشو ببينم خدا ازت مي خوام هيچ وقت مريض نشه هميشه شادوسرحال باشه الهي آمين .
مادر عزيزم دستتو مي بوسم به خاطر تمام زحمتهائيكه برام كشيدي ازت ممنونم بي نهايت دوستت دارم