پری شب

قسمت

1391/6/15 17:24
نویسنده : پری
202 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خیلی دلم می خواست برم جائیکه دوست داشتم آنجا باشم به طیبه گفتم : دعوت داشت  تولد نتونست بیاد نشد برم یعنی می شد تنها نمی خواستم برم .

مونا امروز نیومده رفته مسافرت جاش صبح خیلی خالی بود از خدا می خوام بهش خوش بگذره خیلی نوشتم ببخشید خودمم خسته شدم ودر آخر .......

خداوندا آرامشی عطا کن تا بپذیرم هر آنچه  را که نمی توانم تغییر دهم . وشهامتی ده تا بتوانم تغییر دهم آنچه را که می توانم . و بینشی که بتوانم بفهمم فرق این دو را .

                                                  فرشته     آمینفرشته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

nicel
15 شهریور 91 17:21
فدات شم


خدا نکنه نازنینم
سارا
16 شهریور 91 11:00
فقط میگم کاش نزدیک بودی کاش


اره به خدا راست می گی خیلی دلم می خواد بتونم ببینمت گلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پری شب می باشد