خداجونم شکرت که حرام به ما نمی افته
یه روز که داشتم از سر کار می رفتم خونه طبق معمول هر روز سوار تاکسی شدم . موقع پیاده شدن ٢٠٠تومن کرایه ی هر روز و به راننده دادم . ولی راننده گفت :١٠٠ تومن دیگه باید بدی منم گفتم : من هر روز اینقدر کرایه میدم خلاصه یه ١٠٠ تومنی بهش دادم . داشتم پولامو حساب می کردم که دیدم ای دل غافل نصف ١٠٠ تومن تو کیفم مونده ناراحت شدم با خودم گفتم : الان راننده فکر می کنه از قصد بهش پول نصفه دادم داره فحشم میده . سریع ١٠٠ تومن به حساب راننده انداختم صندوق صدقات . چند روزی گذشت ، مامان ازم پرسید ؟ پری یه ١٠٠٠ تومنی تکه شده افتاده کوچه ماله تو بوده گفتم : نه . از امیر پرسید ؟ گفت اره یه مساف...
نویسنده :
پری
8:48